به گزارش سینماپرس، «محمد تقی فهیم» با انتشار یادداشتی با عنوان «سینمای به امان خدا!؟» در روزنامه جام جم نوشت:
ایران، سینمایی قابل اتکا دارد. سینمایی که در گرایشهای متنوع دارای جنبههایی از تاثیر بوده و میتواند باشد. سینمایی شریف و افتخار امیر که در پروسه تاریخی خود باعث مباهات شده و همچنان این پتانسیل را دارد. مثلا حوزه اجتماعی را در نظر بگیرید که این سینما در فرایندهایی تا تحتانیترین لایهها و اقشار مردمی نفوذ و باعث توجه و کشمکشهایی شده است.
همچنانکه میدانیم قابلیت بالایی در عرصه دیپلماسی سیاسی هم به عنوان بازوی کارگشایی در صحنههای بینالمللی دارد. در زمینههایی آموزشی و تربیتی که مثالهای بارز زیادی وجود دارد. به واقع هم هیچ مدیوم دیگری مانند سینما نمیتواند عناصری مانند امید و سرزندگی را در آحاد مردمی به صورت عمیق نهادینه کند و فضایی متفاوت را رقم بزند.
از بدیهیات بگذریم و به اصل موضوع بپردازیم که همانا رها شدگی سینما در بسیاری مواقع و در خیلی از جاها و بزنگاهها است تا انجا که سینما نه تنها از حیز انتفاع و موارد اشاره شده در بالا افتاده بلکه غالبا به ابزار منفی و ناکارآمدی تبدیل میشود یا حداقلش، بود و نبودش فرقی نمیکند، چنانچه اثار تولید شده زیادی را کسی نمیفهمد کی آمدند و کی رفتند. این رها شدگی، خانواده چند هزار نفری سینما را از نفس انداخته است. رکود و بیکاری باعث افسردگی و نارضایتی خیلی شده است. البته عدهای مشغولند که برخی نسوار موج تابوها و قطببندیها هستند و بعضی در دایره فیلمهای سطحی فراموش شونده پیش میروند.
این سینما تابع قوانینی است که مدیریت کلان میبایستی در چارچوب موجودیت تقنینی، خلاقانه و اکتیو عمل کند. این سینما نه مبتنی و متکی به بازار آزاد و به قول معروف داد و ستد عرضه و تقاضایی است و نه کامل مایل و عامل به قوانین نظارتی و اجرایی است. اما ایا این دلیل میشود که خیلی از مشکلات و نقایص ناراضی کننده ادامه حیات دهد و بعضاً تقویت هم بشود.
چنین به نظر میرسد که همه چیز تعطیل و نیمه تعطیل است. هیچ بحث و نظر و بررسیهای در مورد فیلمهای زیر زمینی وجود ندارد و همچنان خبرهای در گوشی از تولید چنین فیلمهایی در داخل منتشر میشود به طوری که بعضی میگویند احتمالا صحنههای نمایش خارجی در ادامه سال پیشرو بیشتر از جشنواره فیلم فجر اثر دریافتی خواهند داشت. همهچیز در هالهای از ابهام است. شفاف سازی محلی از اعراب ندارد. حدود بیست فیلم مجوز ساخت دارند که گویا بیشتر از پنج پروژه به منصه تولید نرسیدهاند. در بحث حمایتها به شدت بلاتکلیفی وجود دارد که بخشی از این وضعیت متوجه کمبود و نبود بودجهها است، ولی بخش غالب این اتفاق به ترس و محافظهکاری در تصمیم گیری مجموعه مدیریت بر میگردد، خصوصا شکست فیلمهای با بودجههای عمومی مزید بر علت شده است تا ارگانها دست به عصا راه بروند و جوابهای ضد و نقیضی را حواله متقاضیان دریافت برآوردها یا مشارکت خواهان کنند. (در واقع دست به سرشان کنند!). البته در بسیاری مواقع هم حق دارند چرا که واقعا جای فیلمنامههای ذوقآور به شدت خالی است.
این درست که قانونی نانوشته و سنتی غلط مبنی بر کلید خوردن پروژهها در شش ماه دوم سال وجود دارد، اما پیش ازاین در شش ماه اولها، حداقل تعداد قابل توجهی از سناریو و تقاضای تولید در شوراهای مختلف میچرخید و تعیین تکلیف میشد نه اینکه مانند امسال جشنوارههای دارای تقویم یا خلقالساعه در مدار برگزاری هستند. ضمن اینکه اخبار غیر رسمی از عدم اقبال لازم به مشارکت مثلا در جشنواره فیلم کوتاه به گوش میرسد، خصوصا که گویا فیلمسازان خبرساز کمتری از داخل و خارج مشارکت داشتهاند.
خلاصه اینکه مدیریت سینما نیز مانند خود این هنر/صنعت نیازمند توانایی و اگاهی و دغدغهمندی و خلاقیت همهجانبه است، در غیر این صورت باعث و بانی درجازدگی یا عقبگرد جدی سینما خواهد شد. تردید نکنید وحالا که غالبا درجایگاهی که نباید میبودید، قرار گرفتهاید، لطفاً! دلتان برای خودتان و آبرویتان بسوزد.
ارسال نظر